نقاط پیوت Pivot Points
برای یک تریدر، پیشبینی جهت بازار اهمیت ویژهای دارد؛ زیرا به آنها کمک میکند تا معاملات سودآوری انجام داده یا از ضررهای احتمالی اجتناب کنند. اینکه آیا بازار روندی صعودی دارد یا نزولی، اینکه این الگو تا چه حد پایدار است و آیا باید موقعیت خرید (Long) یا فروش (Short) باز کرد، همه این موارد توسط معاملهگران با استفاده از چندین اندیکاتور تکنیکال از جمله «پیوت پوینت (Pivot Points)» تعیین میشود.
نقاط پیوت، شاخصهایی هستند که تریدرها در بازارهای مالی از آنها استفاده میکنند. دلیل این نامگذاری این است که پیوت پوینت با کمک به درک روند کلی بازار در بازه زمانی خاصی، مناطق احتمالی حرکت قیمت را نشان میدهد. در این مقاله همراه ما باشید تا بیشتر با این نوع اندیکاتور تحلیل تکنیکال آشنا شویم.
نقاط پیوت (Pivot Points) چیست؟
نقطه چرخش یا نقطه پیوت (Pivot Point) اندیکاتور تکنیکالی در معاملات است که به معاملهگران در بازارهای مالی برای تعیین سطوح احتمالی حمایت و مقاومت کمک میکند. این اندیکاتور با هدف شناسایی سطوح قیمت که در آن روند بازار میتواند معکوس شود یا با نوسانات قابلتوجهی همراه گردد، طراحی شده است.
محاسبه نقطه پیوت بر اساس قیمتهای بالای روز قبل، قیمتهای پایین روز قبل و قیمت پایانی آن روز انجام میگیرد. معاملهگران از نقاط پیوت برای تعیین نقاط ورود و خروج از معاملات و همچنین سنجش احساس کلی بازار و اهداف قیمت آتی استفاده میکنند.
- حمایت، سطحی از قیمت است که انتظار میرود در آن، فشار خرید برای متوقف کردن کاهش بیشتر قیمت کافی باشد.
- در مقابل، مقاومت، سطحی از قیمت است که انتظار میرود در آن، فشار فروش برای متوقف کردن افزایش بیشتر قیمت کافی باشد. پیوت پوینت برای شناسایی این سطوح مورداستفاده قرار میگیرند.
عبارات «قیمت بالا» و «قیمت پایین» به ترتیب، بالاترین و پایینترین قیمتی را نشان میدهند که یک دارایی در تایم فریم یا بازه زمانی خاصی با آن معامله میشود. قیمت پایانی دارایی، آخرین قیمتی است که در آن بازه زمانی معامله شده است.
معاملهگران حرفهای اغلب نقاط پیوت را در استراتژیهای معاملاتی خود جای میدهند. این نقاط، نقاط مرجع مهمی را برای یافتن سطوح احتمالی حمایت و مقاومت بازار فراهم میکنند. نقاط چرخش به دلیل توانایی جلبتوجه به سطوح قیمتی در روز و برگشتهای احتمالی بازار، بهویژه برای تریدرهایی که از استراتژیهای معاملاتی کوتاهمدت مانند تریدینگ روزانه و سوئینگ تریدینگ (Swing Trading) استفاده میکنند، بسیار مفید هستند.
انواع پیوت
در تحلیل تکنیکال، نقاط پیوت میتوانند اشکال مختلفی داشته باشند. این نقاط دیدگاههای متفاوتی را در مورد سطوح حمایت و مقاومت برای معاملهگران فراهم میکنند و به آنها این امکان را میدهند تا بر اساس رویکرد ترجیحی خود، تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرند. در ادامه برخی از رایجترین انواع آنها توضیح داده شده است:
پیوت استاندارد
نقاط پیوت استاندارد با استفاده از قیمتهای بالاترین، پایینترین و قیمت بسته شدن روز قبل محاسبه میشوند. آنها بر اساس میانگین قیمت، سطوح حمایت و مقاومت را نشان میدهند. بهعنوانمثال، یک معاملهگر ارز دیجیتال را در نظر بگیرید که میخواهد نقاط پیوت معمول قیمت بیت کوین را بر اساس قیمتهای بالا، پایین و بسته شدن روز قبل تعیین کند.
پیوت پوینت در قیمت ۵۹،۱۶۶.۶۷ دلار ممکن است توسط معاملهگران بهعنوان معیاری برای روز معاملاتی آینده در نظر گرفته شود. حرکت قیمت پایینتر از نقطه پیوت نشاندهنده بازار نزولی (bearish) است، درحالیکه حرکت قیمت بالاتر از این نقطه احساس مثبت و بازار صعودی (bullish) را نشان میدهد.
سطوح S1 و S2 نقاط بالقوهای را نشان میدهند که در آنها قیمت ممکن است حمایت یا تقاضای خرید پیدا کند. این سطوح میتوانند بهعنوان اهداف ورود بالقوه برای موقعیتهای خرید طولانیمدت (long positions) یا مکانهایی برای سفارشات حد ضرر (stop-loss orders) برای تریدرها عمل کنند.
سطوح R1 و R2 به مناطق فشار فروش یا مقاومت در برابر قیمت اشاره میکنند. معاملهگران ممکن است این سطوح را بهعنوان نقاط احتمالی برای بستن داراییهای بلندمدت خود یا مکانهایی برای شروع موقعیتهای فروش کوتاهمدت (short positions) در نظر بگیرند.
نقطه پیوت فیبوناچی
در محاسبه نقاط پیوت فیبوناچی، از نسبتهای فیبوناچی استفاده میشود. این نقاط با اضافه یا کم کردن نسبتهای فیبوناچی از نقطه پیوت و ضرب دامنه معاملاتی در آن اعداد به دست میآیند.
فرض کنید قیمتهای بالا، پایین و بسته شدن بیت کوین به ترتیب ۵۰۰، ۴۰۰ و ۴۸۰ دلار باشد. در این صورت، نقاط چرخش فیبوناچی برای بیت کوین به شرح زیر خواهد بود:
سطوح حمایت (S1: ۴۲۱.۸ دلار، S2: ۳۹۸.۲ دلار) فرصتهای بالقوه خرید را نشان میدهند، در حالی که نقطه (۴۶۰ دلار) بهعنوان سطح مرجعی عمل میکند. از طرف دیگر، سطوح مقاومت (R1: ۴۹۸.۲ دلار، R2: ۵۲۱.۸ دلار) به نقاط احتمالی فروش اشاره دارند. تریدرها میتوانند از این سطوح برای تصمیمگیری در مورد ورود، خروج و پیشبینی حرکت قیمت بیت کوین استفاده کنند.
نقطه پیوت وودی
نقاط پیوت وودی (Woodie)، تکنیک تحلیل تکنیکال مفیدی در بازارهای مالی است که برای شناسایی سطوح احتمالی حمایت و مقاومت به کار میرود. این روش نسبت به سایر روشهای محاسبه نقاط پیوت، وزن بیشتری به قیمت بسته شدن میدهد.
محاسبه نقاط چرخش وودی از فرمول خاصی استفاده میکند که بر قیمت بسته شدن دوره قبل تأکید بیشتری دارد؛ اما در عین حال شباهتهایی هم با محاسبات استاندارد نقاط پیوت دارد.
این تأکید بر قیمت بسته شدن میتواند منجر به سطوح حمایتی و مقاومتی متفاوتی نسبت به نقاط پیوت معمولی شود و به معاملهگران دیدگاههای متفاوتی در مورد وضعیت بازار ارائه دهد. معاملهگران میتوانند با استفاده از نقاط پیوت وودی، سطوح قیمت احتمالی را که در آنها بازار با حمایت یا مقاومت مواجه میشود، شناسایی کنند و از این طریق تصمیمگیری خود را بهبود بخشند.
محاسبه سطوح حمایت (S1, S2, S3) و مقاومت (R1, R2, R3) بر اساس نقطه پیوت اصلی انجام میشود. فرمول محاسبه این سطوح کمی پیچیده است و شامل محاسبات خاصی بر اساس مقدار نقطه Pivot است.
نقطه پیوت کاماریلا (Camarilla pivot points)
نقاط کاماریلا برای تعیین سطوح حمایت و مقاومت از فرمول متفاوتی استفاده میکنند که قیمتهای بالا، پایین و بسته شدن روز قبل را در نظر میگیرد.
برای مثال، تریدرها به کمک آنها میتوانند مناطق حمایت و مقاومت را برای معاملات بیت کوین شناسایی کنند. این نقاط عمدتا برای معاملات روزانه (intraday) کاربرد دارند.
نقاط تام دیمارک
نقاط پیوت تام دیمارک (Tom DeMark) اغلب در تحلیل تکنیکال استفاده شده و به تعیین سطوح حمایت و مقاومت کمک میکنند. معاملهگران به کمک این نقاط میتوانند بر اساس تغییرات احتمالی قیمت، انتخابهای سنجیدهای در معاملات داشته باشند. در اینجا مثالی از نحوه محاسبه نقاط پیوت تام دیمارک برای ارزهای دیجیتال با استفاده از دادههای زیر آورده شده است:
پیوت ماژور
نقاط پیوت اصلی، کلید موفقیت در سوئینگ تریدینگ در بازار فارکس و ارزهای دیجیتال هستند. این نقاط نشان میدهند که احساسات بازار از صعودی به نزولی و بالعکس تغییر میکند و فرصتهایی را برای معاملهگران ایجاد میکند. شناسایی نقاط پیوت ماژور به معاملهگران نوسانی اجازه میدهد تا در نقاط بهینه تغییر روند وارد بازار شوند و بر «موج» حرکات بزرگتر بازار سوار شوند.
پیوت مینور
نقاط پیوت، نقاطی هستند که در آنها روند قیمت به طور موقت معکوس میشود. این نقاط معمولاً کوچکتر از پیوتهای ماژور هستند و ممکن است با حجم معاملات یا نوسانات قیمت کمتری همراه باشند.
نحوه تشخیص نقاط چرخش
برای تشخیص نقاط پیوت، به اطلاعات قیمت رمزارز مربوطه در بازههای زمانی موردنظر (مانند روز جاری، روز گذشته، یا هفته گذشته) نیاز دارید. این اطلاعات شامل بالاترین قیمت، پایینترین قیمت و قیمت پایانی در بازه زمانی مشخص است. پس از جمعآوری این اطلاعات نوبت محاسبه پیوت پوینت است:
فرمول محاسبه پیوت در تحلیل تکنیکال
سیستم رایج برای محاسبه نقاط پیوت، سیستم پنج نقطهای است. این سیستم از بالاترین، پایینترین و قیمت پایانی روز گذشته استفاده میکند و همچنین از دو سطح حمایتی و دو سطح مقاومتی اضافی برای ایجاد پنج نقطه پیوت بهره میگیرد. روش محاسبه به شرح زیر است:
نقطه پیوت (P): (بالاترین قیمت روز گذشته + پایینترین قیمت روز گذشته + قیمت پایانی روز گذشته) تقسیم بر ۳
حمایت ۱ (S1): (نقطه پیوت * ۲) – بالاترین قیمت روز گذشته
حمایت ۲ (S2): نقطه پیوت – (بالاترین قیمت روز گذشته – پایینترین قیمت روز گذشته))
مقاومت ۱ (R1): (نقطه پیوت * ۲) – پایینترین قیمت روز گذشته
مقاومت ۲ (R2): نقطه پیوت + (بالاترین قیمت روز گذشته – پایینترین قیمت روز گذشته)
همانند سایر اندیکاتورها، روشهای دیگری برای محاسبه پیوت پوینت وجود دارد، اما روش بالا متداولترین روش است.
مزایا و معایب استفاده از نقطه چرخش چیست؟
نقطه چرخش یکی از کاربردیترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال است. تریدرهای بسیاری از این اندیکاتور برای پیشبینی جهت قیمت در آینده استفاده کرده و سعی در اتخاذ تصمیمات درست دارند. بااینحال، این اندیکاتور دارای مزایا و معایبی است که هر تریدری قبل از استفاده باید آنها را بداند:
مزایای نقاط پیوت:
- محاسبه و اجرای آسان: محاسبه نقاط پیوت ساده بوده و تنها نیازمند محاسبات ابتدایی و دادههای قیمتی در دسترس است. این امر باعث میشود تا پیادهسازی آنها در پلتفرمهای معاملاتی و استراتژیهای مختلف آسان باشد.
- عینی و بدون جانب: این نقاط از دادههای مربوط به قیمت روز گذشته به دست میآیند و تضمینکننده نمایشی عینی و به دور از احساسات بازار هستند. این موضوع میتواند به معاملهگران در اجتناب از سوگیریهای ذهنی که ممکن است بر تصمیمات معاملاتیشان تأثیر منفی بگذارد، کمک کند.
- قابلاستفاده در بازههای زمانی و ابزارهای مختلف: از نقاط پیوت میتوان در بازههای زمانی متفاوت، از معاملات روزانه (Intraday) گرفته تا معاملات بلندمدت و در ابزارهای مالی گوناگون از جمله سهام، فارکس، کالاها و شاخصها استفاده کرد.
- ارائه سطوح دقیق برای تصمیمگیری: نقاط پیوت سطوح حمایتی و مقاومتی شفاف و مشخصی را ارائه میدهند که میتوانند به معاملهگران در اتخاذ تصمیمات آگاهانه در مورد ورود، خروج و مدیریت ریسک کمک کنند.
معایب نقاط پیوت:
- شاخص تأخیری: نقاط چرخش با استفاده از دادههای تاریخی قیمت محاسبه میشوند و به همین دلیل یک شاخص تأخیری به شمار میروند. این بدین معناست که همیشه ممکن است سیگنالهای بهموقع ارائه ندهند یا به طور دقیق، حرکات آتی قیمت را پیشبینی نکنند.
- توانایی پیشبینی محدود: نقاط چرخش چارچوبی برای درک رفتار قیمت ارائه میدهند، اما تضمینی برای حرکات آتی قیمت نیستند. معاملهگران باید از اتکا صرف به نقاط پیوت اجتناب کنند و آنها را در کنار سایر ابزار تحلیل تکنیکال و بنیادی به کار گیرند.
- توجه نکردن به نوسانات بازار: پیوت پوینت، نوسانات بازار را در نظر نمیگیرند که میتواند در دورههای نوسانات شدید قیمت، منجر به سیگنالهای اشتباه و افزایش ریسک شود.
گفتار پایانی
پیوت پوینت اندیکاتور تکنیکال باارزش و پرکاربردی است که به معاملهگران در شناسایی مناطق احتمالی حمایت و مقاومت بازار کمک میکند. درحالیکه نقاط چرخش مزایای متعددی از جمله سهولت محاسبه و تحلیل عینی دارند، محدودیتهایی نیز مانند شاخص تأخیری بودن و درنظرنگرفتن نوسانات بازار دارند؛ بنابراین، معاملهگران برای اتخاذ تصمیمات آگاهانه و مدیریت ریسک به طور مؤثر، نیاز دارند تا از نقاط چرخش در کنار سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال و بنیادی استفاده کنند.
شما از چه اندیکاتوری برای پیشبینی حرکت قیمت استفاده میکنید؟ نام اندیکاتور موردنظرتان را در بخش کامنت برای ما بنویسید.
سوالات متداول
- چگونه پیوت ماژور و مینور را تشخیص دهیم؟
پیوت ماژور در انتهای روندها تشکیل شده و نشاندهنده تغییر جهتهای اصلی در نمودار هستند. پیوتهای مینور را هم میتوان با استفاده از نقاط محوری روزانه و نقاط محوری هفتگی شناسایی کرد. همچنین با استفاده از فرمولهای گفته شده در این مقاله میتوانید این نقاط را شناسایی کنید.
- محدودیت استفاده از Pivot Points در کجاست؟
محدودیت اصلی نقاط پیوت، تأخیری بودن آنها و در نظر نگرفتن نوسانات بازار است.